سلام بچه ها خوبین؟

هنوز تو شوکم. بعد چهار روز و شب بی خوابی و انواع اقسام درد و مرض سر استرس بالاخره تونستم انقد خودمو جمع و جور کنم که حالتونو بپرسم. هرچی هست بگین بهم. کجایین چطورین؟ نگرانی دارین؟ بیاین حرف بزنیم.

من خودم یه روز قبل این جریانات اومدم خونه و این بزرگترین شانسم بود. وجودم تیکه تیکه شده بین دوستای خوابگاهیم، خونواده م تو شهرای دیگه زیر موشک بارون و دوستای سربازم که خبری ازشون ندارم بجز اینکه اوضاع خوب نیست.

هنرمند مردمی مون درحال تور هستن. از لحظه شروع جنگ اندرو اشاره ای بهش نکرده. فقط غیر مستقیم توی استوری که درمورد کشتار توی غزه صحبت میکرد، خبرنگار به ایران اشاره کرده بود. حقیقتا این ناامیدم می‌کنه. میدونم وضعیت غزه فرق میکنه و نیاز به توجه فوری داره ولی لطفا اندرو یک لحظه خودت رو جای خانواده کشته شده های ایرانی بذار. هر دو به ناحق کشته شدن.

چندشب پیش حس کردم دارم توی آهنگ wasteland baby زندگی می کنم شاید هم توی eat your young شاید هم توی ترانه ای خیلی غمگین تر از این حرفا. اینکه همه ی این فجایع اتفاق افتاده و من فقط از دور نگاه میکنم حس فلج کننده ای میده که تسکینش لمس آرامش بخش عشقیه که وجود نداره.